فتح الله جوادی: حادثه تلخ و تابسوز مرگ یک جوان دانشجو در نزدیکی کوی دانشگاه تهران به دست دو سارق تیزی به دست موتور سوار، در فضای مجازی بازتاب گسترده یافت و قلوب همگان را جریحهدار کرد. ما را با آنچه که منتظران فرصت در رسانههای آنور آبی برای پیداکردن سوژه و بهانهای برای حمله به جمهوری اسلامی میگویند و تعبیر و تفسیرهایی که ارائه میدهند کاری نیست. اما با آنچه که خود باید برای آن تدبیر کنیم و گلایههای بهحقی که هست کارهاست. پس بد نیست مرور کنیم.
۱ـ معمولاً در این گونه مواقع توصیه پلیس و بسیاری از مردم و مقامات این است که در مواجهه با چنین خطرهایی مقاومت نکنید، چون از دست دادن یک تلفن همراه یا کیفی حتی پر از پول و مدارک بهتر از جان و تن است. در نگاه نخست توصیه درستی هم هست زیرا هیچ چیز همتای جان و سلامت آدمی نیست. اما آیا پلیس و دیگر مقامات توصیه دیگری ندارند و کار دیگری نباید بکنند؟
۲ ـ در حال حاضر از دست دادن یک کوله پشتی برای بسیاری که تقریباً همه زندگی و کسب وکار آدمها را با خود به همراه دارد، مثل گذشته نیست که تاوانش تنها از دست دادن مقداری پول (هرچه که باشد) یا محدود به چند مدرک هویتی و وسایل شخصی مثل مسواک و قلم و خودکار و... باشد. تلفن همراه هم دیگر فقط یک وسیله ارتباطی صرف نیست. از آن مهمتر وسیله مهمی مثل کامپیوتر شخصی یا لپ تاپ که ممکن است همه تحقیقات و مطالعات و پژوهشها و برنامههای کاری و درسی و حرفهای فرد را هم در خود بگیرد، قاعدتاً فقط از دست رفتن ارزش مادی آن وسیله نیست. گاه تمام هست و نیست حرفهای و تحصیلی و شغلی فرد است. تلفن همراه هم وسیله شخصی و همه اطلاعات گاه محرمانه و خصوصی فرد را شامل میشود. پس برای افراد بسیار مهمتر از ارزش مادی و فیزیکی آن است؛ لذا بسیاری از اوقات ارزش جنگیدن در حد توان را دارد.
۳ ـ اگر موقعیت مالی دانشجویی را در نظر بگیریم که از یک منطقه کاملاً محروم و با حداقل امکانات حمایتی خانواده خود را به دانشگاهی در تهران رسانده و در کنار تحصیل، کسب و کاری هم برای خود به تازگی یافته، اهمیت آن کوله پشتی را بیشتر از پیش در مییابیم که چرا این همه تا پای جان برای حفظ آن جنگیده است.
۴ ـ حال میرسیم به آن توصیه که در هنگام مواجهه با چنین شرایطی جان خود را به خطر نیندازیم که توصیه درستی است. مقاومت و مقابله باید در حد استطاعت و توان باشد و نه به قیمت سلامت و جان. در همه جا هم همین توصیه صورت میگیرد اما در بسیاری از کشورها اولاً مجازاتهای بازدارنده و مقامات مسئول که وظیفه حفظ امنیت جامعه را برعهده دارند، زمینههای پیدایی و گسترش جرائمی از این دست را به حداقل میرسانند و ثانیاً اجازه تجرّی و گستاخی به مجرمین نمیدهند و ثالثاً با جامعهای بیقرار و ناآرام در اثر انواع تنشها و نوسانات و مشکلات سیاسی و اجتماعی و به ویژه اقتصادی روبهرو نیستند که بسیاری را به این نتیجه برساند که در بسیاری از موارد خود افراد باید از حق خویش دفاع کنند و حافظ منافعشان باشند.
۵ـ حتماً باید خونی ریخته شود و جانی بیجان شود و مرگ دلخراشی اتفاق بیفتد تا به فکر اصلاح و نجات برآییم؟ ظاهراً در این کوچه و حوالی چندین و چند بار کیف قاپی و سرقت و حمله اتفاق افتاده و اخطارهای مختلفی هم داده شده و نامه نگاریهایی هم صورت گرفته و درخواستهایی هم از پلیس شده تا نورافکنی و چراغی بگذارند و مأمور یا مأموران یا کانکس پلیس؛ قرار دهند که رفت و آمد دانشجویان این همه پرمخاطره نباشد؛ اما توجهی نشد و اقدامی صورت نگرفت و حال گویا بلافاصله همه دست به کار شدهاند و به سرعت قرار شده اوضاع را روبراه کنند! کاری را که حال صورت دادهاید چرا با وجود این همه هشدار زودتر نکردهاید؟ حتماً باید جوان رعنایی در خون خود میغلطید تا تکانی بخورید؟
۶ـ هر روز در این شهر خفقان گرفته پایتخت و بسیاری از شهرهای بزرگ، شاهد انواع و اقسام سرقتها و به ویژه کیفقاپیها و موبایل دزدیها و خفت کردنها هستیم؛ تنها این توصیه که اگر موتورسواری به سمت شما آمد یا اتومبیلی جلوی شما پیچید و چاقو یا قمهای درآورد، کاری نکنید و با احترام هر چه خواست در اختیارش بگذارید مشکلی را از جماعت حل نخواهد کرد جز آن که سارقان و خلافکاران و مهاجمان و اراذل و اوباش را جریتر و گستاختر کند. بیشتر مردم در این گونه مواقع امکان چندانی برای مقاومت و مقابله ندارند و کاری هم از دستشان ساخته نیست اما پلیس و دستگاه امنیتی و قضایی کشور در هماهنگی با همه دستگاههای مرتبط باید چنان عرصه را بر بزهکاران تنگ کنند که به جای ترس و واهمه شهروندان از خلافکاران و مزاحمان، آنان همواره در ترس و هراس به سر ببرند و جرأت خلاف نیابند و جنایاتی از این دست به حداقل برسد.
۷ـ در خبرها آمده بود که با تجمع و اعتراضات دانشجویان در داخل دانشگاه برخوردهایی صورت گرفته و خبرهایی هم از حضور برخی افراد تحت عنوان لباس شخصی در محوطه دانشگاه شنیده شده که ابعاد و جوانب امر چندان مشخص نیست. خدا کند چنین نباشد که در افواه مطرح است. رئیس جمهوری هم به درستی دستور داده که از ورود لباس شخصیها به محوطه دانشگاه جلوگیری شود که اقدام درستی است. این تجمع و اعتراض حتی فریاد، برون ریز بغض فرو خورده دانشجویان است و اصولاً چرا باید آن را امنیتی دید؟ و چرا نباید آن را یک مطالبه بحق و یک اعتراض بجا فهم کرد؟ و یک فرصت برای تحمل و مدارا و کم کردن شکاف اجتماعی و تقویت مفاهمه و همدلی و وفاق؟
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 19,فوریه,2025